شاید برای شما جالب باشد بدانید که شکسپیر یک محتکر غلات و نیز یک مالیات گریز قهاری بوده است. بر اساس تحقیقات صورت گرفته که نتایج آن در گاردین به چاپ رسیده است، ویلیام شکسپیر علاوه بر اینکه به عقیده بسیاری، یک نمایش نامه نویس موفق بود، یک بازاری قهار و زرنگی نیز بوده است. شکسپیر در طول عمر خود مقدار زیادی غلات را احتکار کرده و نیز چند بار بدلیل عدم پرداخت مالیات تهدید به زندان شده بوده است. 
 
بر اساس اسنادی که دکتر جین آرچر Jayne Archer، پروفسور ریچارد مارگراف تورلی Richard Marggraf Turely و پروفسور هاوارد توماس Howard Thomas از دانشگاه آبریستویس Aberystwyth از دادگاه و اسناد زندان یافته اند، ثابت کرده اند که شکسپیر در طی مدت زمان ١٥ سال اقلامی مانند غلات، جو و گندم را خریداری می کرده و در مدت زمان افزایش قیمت ها و با قیمتی چند برابر به فروش می رساند. 

در گزارش آمده است که: " با انجام فعالیت های قانونی و غیرقانونی، شکسپیر موفق شد در سال ١٦١٣ به عنوان بزرگترین مالک در استراتفورد بازنشته شود. در حالی که جریمه کمی به دلیل احتکار و فرار از مالیات خود محتمل شد. تمامی آنها به این معنی است که شکسپیر تنها ٢٤ سال کار کرد و بعد از آن بازنشسته شد". همچنین دکتر آرچر متخصص ادبیات رنسانس اعتقاد دارد که: " جنبه دیگری از زندگی شکسپیر نمایشنامه نویس وجود دارد: یک بازاری مکار که هر کاری برای فرار از مالیات و بدست آوری سود زیاد و نیز سوء استفاده از دیگران انجام می داد و از طرفی با نوشتن نمایشنامه هایی آنها را سرگرم نیز می کرد. " 


اما این تنها موارد درباره شکسپیر نیست. اگر چه با توجه به اسناد بدست آمده شکسپیر وجود خارجی داشته است اما در کتاب جدیدی که به تازگی چاپ شده است، اصلا اعتقادی به وجود شخصی به نام شکسپیر نیست.  به این معنا که شخصی خاصی به نام ویلیام شکسپیر وجود خارجی نداشته و یا حداقل اینکه نویسنده نمایشنامه ها شخصی به نام شکسپیر نبوده است. البته این نظریه تازه نیست و قبلا درباره آن صحبت های زیادی شده است. اما این بار دلایل تازه ای توسط دانشمندی با رشته ای کاملا عجیب آورده شده است:  پیتر استروک Peter Sturrock با رشته اختر فیزیک. 

پیتر استروک علاوه بر فعالیت های اخترفیزیکی خود به شعر و نوشتن شعر نیز می پردازد. او و چندی دیگر از دانشمندان اعتقاد دارند که نویسنده واقعی نمایشنامه های رومئو و ژولیت و نیز کریولانوس شخصی به نام ادوارد دو وره Edward de Vere، هفدهمین ارل (کنتس) آکسفورد است نه شخصی (خیالی!) به نام شکسپیر. درباره ادوارد دو وره بحث های زیادی وجود دارد. از آن جمبه می توان به فیلمی اشاره کرد که رونالد امریچ Ronald Emmerich با عنوان ناشناس ساخته است. او در این فیلم صراحتا شکسپیر را شخصی خیالی دانسته و ادوارد دو وره را خالق نمایشنامه ها می داند.  فیلم در اصل در ادامه و جهت تائیدی مستندی توسط فرست فولیو پیکچرز First Folio Pictures که در آن خود امریچ نیز حاضر است ساخته شده است. 



استروک ٨٨ ساله علاقه خود به شکسپیر را در دهه بیست سالگی با خواندن تمامی سونات های او آغاز کرد.  " از آن جایی که من علاقه به شعر داشتم، همین باعث گشت که به تحقیقات درباره شکسپیر علاقمند بشوم و از این رو تمامی سونات های او را خواندم. برای من کاملا روشن بود که داستانی در پشت این سونات ها وجود دارد و برای من سخت بود که سونات ها را به مردی از استراتفورد ربط بدهم. "


اطلاعات کمی درباره زندگی خصوصی شکسپیر، هویت او و حتی کاتولیک بودن و خیلی چیزهای دیگر وجود دارد. امسال چهارصدمین سال مرگ شکسپیر است و پیدا کردن اطلاعات جدید تقریبا غیر ممکن است. پس چطور می توان به واقعیت پی برد؟ 


برای پی بردن به حقیقت استوروک از علم آمار به ویژه روشی به نام تحلیل های آماری بایسین Bayesian کمک می گیرد. این روش می تواند نتایج را بر اساس شواهد یا داده های موجود و نظریه محض بدهد. به عبارت دیگر، احتمالات بر اساس اطلاعاتی که دارید، چیزهایی که می شنوید و می بینید، تغییر می یابد. او این روش را ٤٠ سال پیش با مطالعه اخترتپنده ها بدست آورد. 

هنگامی که اخترتپنده ها در سال ١٩٦٧ کشف شد، دانشمندان اخترفیزیک در ابتدا مطمئن نبودند که آیا آنها به دور ستاره های نوترونی می چرخند یا کوتوله های سفید. استورک لیستی از خصوصیات هر ستاره تهیه کرد و به حقایقی که می توانست به تشخیص آنها کمک کند، توجه کرد. برای مثال، اندازه سرعت یک اخترتپنده به دور خود کاهش می یابد یا افزایش؟ احتمال اینکه یک کوتوله سفید باعث چرخش آن شود چقدر می باشد؟ یک ستاره نوترونی چطور؟ 


استورک می گوید که " من متوجه شدم که تفکیک حدس های شواهدی از حدس های نظری مهم است، از این رو چیزی که من در اختیار داشتم دستیابی احتمالات بر اساس شواهد موجود و  فرضیه ها بود. نتیجه حاصل از آن احتمالاتی است که بر اساس فرضیه ها بدست آمده . من متوجه شدم که این موضوع کلی است و شما می توانید آن را به هرچیزی تعمیم دهید. " 


او این فرضیه را به شکسپیر تعمیم داد و در کتاب جدیدیش با عنوان شکسپیر AKA: رویکردی علمی به سوال درباره اصل نویسندگی به آن پرداخت. این کتاب مکامله بین ٤ شخصیت خیالی است که هر کدام ٢٥ دلیل و شواهد را بیان می کنند. هر فصل یک بخش ویژه برای خوانندگان  دارد که آنها می توانند فرضیه ها و افکار خود را بنویسند و سپس آنها  را به سایت خود استورک بفرستد. 


ایده نوشتن کتاب برای استورک هنگامی به وجود آمد که او کتابی درباره زندگانی شکسپیر با عنوان " بیوگرافی غیرمجاز شکسپیر" خواند. این کتاب برخی از خصوصیت های اصلی  را که باید شکسپیر می داشته اشاره کرده که این خصوصیات با تصوراتی که هر کس از نویسنده ها دارد متفاوت است. با خواندن این کتاب استورک متوجه شد که می تواند به این موضوع از دید آماری نگاهی بیندازد. او اعتقاد دارد که " شما می توانید بر اساس یک سری  اصول  آغاز کنید و مجبور نیستید که این کار را انجام دهید اما این روشی برای انتخاب بین گزینه های متفاوت است. این روشی برای سازمان دهی افکار شماست. " 

همانگونه که یکی از شخصیت های کتاب اشاره می کند، در هر صورتی که ویلیام شکسپیر خالق آثار خود باشد یا نباشد، چیزی از حقیقت تاثیر آثار بروی زبان ، فرنگ و تاریخ انگلیسی  نمی کاهد. اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا این همه تلاش برای درک شخصیت واقعی شکسپیر اهمیت دارد؟ استورک اعتقاد دارد که " بله، برای من اهمیت دارد. این به عدالت باز می گردد که اعتباری به کسی که کاری نکرده است ندهیم. این موضوع [برای من] بسیار وحشتناک است". 


نظر شما چیست؟ آیا شکسپیر نمایس نامه نویس وجود داشته و یا تنها یک موجود خیالیست؟؟ و آیا با استورک موافقید؟؟ 


منابع: + و +