به بهانه آنتوان سوریوگین! عکاس روایتگر ایران زمین

ممکن است شما درتاریخ ایران، دوران قاجار را عصر شاهان بی کفایت و نالایق بدانید، اما بی شک قاجار مهمترین عامل ورود پدیده عکاسی به ایران بوده است. شاهان قاجاری بدلیل علاقه زیاد خود به سفر به فرنگ باعث ورود اولین دستگاه فتوگراف به روش داگر در ایران به سال 1844 میلادی هستند. یکی از دلایل اصلی ورود زودهنگام پدیده عکاسی در ایران را می توان موقعیت جغرافیایی ایران دانست، به گونه ای که بسیاری از کشورها را واداشت تا برای نزدیکی هر چه بیشتر به دربار ایران و به طور اخذ دربار ناصرالدین شاه برای کسب امتیازات بیشتر به ایران سرازیر شوند و در میان پیشکش های اهدایی آنها، دوربین را می توان مفیدترین آنها دانست.

 ادامه مطلب را بخوانید ...

قدیمی ترین مدرک تاریخی در ایران که به عکاسی اشاره دارد و از آن سخن گفته است به خاطرات ژول ریشار فرانسوی باز می گردد که در آن می نویسد: 


" ... پنجم دسامبر 1844 به توسط مادام عباس پیش ولعهد (در تبریز) رفتم تا عکس او [ناصرالدین میرزای 10 ساله] را در روی صفحه نقره بیندازم. دو دستگاه اسباب عکاسی در روی صفحات فلزی برای شاه آورده اند. یکی را ملکه انگلستان هدیه فرستاده و دیگری را امپراطور روس. ... "

(افشار، ایرج؛ گنجینه عکس های ایران. برگرفته از سیر تحول عکاسی، تاسک؛ ترجمه محمد ستاری. ص 8 )  


این در حالی است که تنها پنج سال بعد از اختراع رسمی فرایند عکاسی داگر به سال 1839 در پاریس، روش عکاسی داگرئوتیپ به ایران راه یافته است. 


پیشگامان عکاسی در ایران

متاسفانه با توجه ضعف مشهود تاریخی نگارش و در کل تاریخ نگاری در ایران، در مورد اولین عکاسان ایرانی نظریه های مختلفی وجود دارد که می توان به 5 نظریه مشهور اشاره کرد: 1) نظریه یحیی ذکاء که مسیو ریشارخان که در 1260 ه.ق. به ایران آمد را اولین عکاس ایرانی می شناسد. بعد از وی ملک قاسم میرزا، پسر فتعلیشاه قاجار را، نخستین عکاس ایرانی شناخته که به روش داگرئوتیپ و کلودیون در تبریز به عکاسی مشغول بود. از دیگران عکاسان ایرانی بر اساس نظریه یحیی ذکاء  می توان به آقارضاخان اقبال السطنه اشاره داشت که در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه چندین عکس معروف دارد. از دیگر پیشگامان عکاسی در ایران می توان به ژوزف پایازان و نیز عبدالله میرزا قاجار که بین سال های 1300 تا 1317 ق فعال بود و همچنین میرزا حسینعلی عکاسباشی که از طرف دارالفنون به اروپا فرستاد شده اشاره داشت. 

 ایرج افشار و داریوش گل گلاب نیز اعتقاد دارند که اولین عکاسی که در ایران به عکاسی مشغول شد، ژول ریشار فرانسوی است. دانا استاین که کتاب سرآغاز عکاسی در ایران را نوشته است اولین عکاس در ایران را ریشار خان دانسته و به دیگر عکاسانی مانند فوکتی (مهندس ایتالیایی) [این پست را ببینید] ، لوئیجی پشه (فرمانده کل قوای نیروی پیاده نظام ایران) و نیز ارنست هولستر و در نهایت آنتوان سوریوگین (این پست را ببینید) اشاره داشته است. این در حالی می باشد که شهریار عدل و یحیی ذکاء در مقاله ای با عنوان "یادداشت ها و سندهایی درباره عکاسی در ایران و تاریخچه آن" ملک میرزا را اولین عکاس ایرانی می داند. در نهایت در نظریه بدری آتابای اولین عکاس ایرانی خود شخص شخیص! ناصرالدین شاه قاجار بوده است. 


ناصرالدین شاه، هنردوست عکاس

ناصرالدین شاه هر مسئله ای که داشت اما یک نکته بسیار مثبت داشت و آن علاقه بسیار به هنر عکاسی بود. در تاریخ هنر ایران، ناصرالدین شاه را یک هنر دوست و تا حدی نیز هنرمند می دانند زیرا هم از وی اشعاری باقی ماند است و هم طرح هایی. باید علاقه شدید ناصرالدین شاه به هنر عکاسی را شاید دلیل تدریس عکاسی در مدرسه دارلفنون دانست. در سال 1375 ش، به همت بدری آتابای، کتابدار وقت کتابخانه سلطتنی در کاخ گلستان، بیش از 40 هزار عکس جمع آوری شد که حاشیه نویسی برخی از آنها متعلق به ناصرالدین شاه بوده است. از این رو یادداشت های باقی مانده از ناصرالدین شاه حاکی از آن است که وی با روش های علمی و فنی عکاسی و طرز کار دوربین های مختلف آشنا بوده است. جالب است بدانید که در کتابخانه گلستان، نوشته ای در زمینه دستوالعمل های مراحل شیمیایی مختلف و مراحل تدریجی چاپ عکس به خط ناصرالدین شاه وجود دارد. 

توجه به علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی به حدی بوده که تقریبا همیشه در سفرهای خود عکاس باشی را هم با خود می برده است. شاید این نکته جالب باشد بدانید که قدیمی ترین عکس های زنان ایران، عکس هایی هستند که توسط ناصرالدین شاه از زنان حرم سرایی خود گرفته است که اغلب با حاشیه نویسی خودش همراه بود. 


مهترین عکاسان پیشرو

از مهمترین عکاسان در دوره ناصرالدین شاه که لقب "عکاس باشی" را داشتند، می توان به آقا رضا خان اقبال السلطنه اشاره کرد. اقبال السلطنه به مدت 27 سال به عنوان عکاس ناصرالدین شاه به خدمت مشغول بود ولی عمر کوتاهی داشت و در سن 47 سالگی در گذشت. دیگر عکاس مشهور آن دوران عبدالله میرزا بود که پس از تکمیل مراحل مقدماتی در مدرسه دارالفنون، برای دوره های تکمیلی به فرانسه و سپس اتریش رفت و به ایران بازگشت. از شاگردان عبدالله میرزا روسی خان بود که با نام واقعی ایوانف، بسیاری از عکس های دوران مشروطه را انداخت. 

آخرین عکاسی که بدون شک برجسته ترین و البته فعالترین عکاس ایران بود، باید به آنتوان سوریوگین ارمنی نام اشاره کرد که بسیاری از عکس های ناب از سرتاسر ایران، کار این هنرمند برجسته است. 



آنتوان سوریوگین؛ عکاس روایتگر عصر ناصری

بسیاری از عکس های گرفته شده توسط آنتوان خان، بدون اینکه حتی نامی از وی برده شود، در بسیاری از سفرنامه ها و کتاب های مربوط به ایران مورد استفاده قرار گرفته است. بدون شک برجسته ترین و پرکارترین عکاس حرفه ای ایران در پایان قرن 19 میلادی آنتوان سوریوگین است که سرتاسر ایران را زیر پا گذاشت و از تمامی آنها عکاسی کرد. از ویژگی های عکس های او می توان به واقعی بودن تصاویر و همه جانبه اشاره کرد که این دید او بسیار شبیه به  دید هولستر بود اما با هدفی متفاوت. . سو‌ر‌وگوین  تصویری از خاور نزدیک را برای تماشاگران خارجی خلق می کرد که کلیشه های خاورشناسان خاصی را تقویت می کرد .او به عنوان کسی که بیشتر عمر خود را در تهران گذرانده بود ، علاقه شدیدی به ایران و فرهنگ ایرانی داشت . او به جای آنکه شاهدی دور از محیط ایران باشد ، ارتباط آگاهانه و شخصی خود را با کشور حفظ کرد و زندگی کردن در ایران و تصویرکشیدن بصری آن را انتخاب کرد به گونه ای که تصویرهای او هم مورد استفاده برای افراد بومی وهم غربیان بود .

آنتوان سوریوگین یا به عبارتی سوروگین (با کسر سین و سکون واو و ضم ر) [بخارا، شماره 99، ص 60] در سال 1830 میلادی از پدری ارمنی از اتباع روسیه تزاری و البته دیپلمات و شرق شناس و نیز مادری گرجستانی در تهران به دنیا آمد. پدر آنتوان در یک حادثه در تهران کشته شده و مادر تصمیم به بازگشت به گرجستان، کشور اجدادی خود، می گیرد. از این رو آنها به شهر آکولیس کوچ می کنند. 

آنتوان سوریوگین ( اواخردهه ۱۸۳۰-۱۹۳۳) ، مهمترین استودیو عکاسی تجاری مشهور در تهران را در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم اداره می کرد . شغل او با یک دوره حساس و بحرانی از تریخ ایران متاخر ، دوره تغییرات تدریجی ، از زمان سلطنت ناصرالدین شاه (حکومت از ۱۸۴۸-۱۸۹۶) تا زمان سلطنت رضا شاه پهلوی (حکومت از ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۱) همزمان بود. گویا عکسهای او ، به شکل بسیار زیادی در غرب پخش و منتشرمی شده است

در اصل سو‌ر‌وگوین ، یک مسیحی ارمنی با نژاد روسی بود که در سفارت روسیه در تهران متولد شد . پدر او واسیل سو‌ر‌وگوین ، دیپلماتی در سفارت روسیه در تهران مشغول بود که با آچین خانوم ازدواج کرد. آنها دارای هفت فرزند بودند که بین آنها چهار پسر (ایوان ، آنتوان ، کولیا و امانوئل) و سه دختر ( نام آنها مشخص نیست) وجود داشت. پس از مرگ نابهنگام واسیل سو‌ر‌وگوین به سبب حادثه اسب سواری ، همسر او به شهر خود تفلیس ، پایتخت گرجستان امروزی و در نهایت شهر آکولیس، رفت.

آنتوان،پس از فارغ التحصیلی ، به تفلیس بازگشت و به نقاشی مشغول شد ، اما به زودی شیفته هنر جدید عکاسی شد .او در آنجا با عکاس روسی ، دیمیتری ایوانوویچ ارماکف (۱۸۴۵- ۱۹۱۶) مشغول به کار شد و تحت تاثیرشدید عکسهای بسیاری که ارماکوف در هنگام سفر خود به ایران ، آسیای مرکزی و کوه قفقاز گرفته بود ، قرار گرفت .

در دهه ۱۸۷۰ سو‌ر‌وگوین تصمیم گرفت تا به وسیله عکس بررسی و مطالعه مردم ، مناظر و معماری ایران را بر عهده بگیرد و برادران خود ، امانوئل و کولیا را متقاعد کرد تا او را در این ماجراجویی همراهی کنند . آنها توسط کاروانی به آذربایجان رفتند و پروژه خود را در کردستان و لرستان ادامه دادند . این سفر ، اولین سفر سو‌ر‌وگوین ، از میان سفرهای بسیاری که در طول عمر خود به سرتاسر دنیا انجام داد ، بود .

او این سفر را به دلیل تمایل خود برای بررسی و مطالعه جامع و کامل ایران توسط عکاسی انجام داد. سرانجام سه برادر به تهران رسیدند و در سال ۱۸۸۳ ، یک استودیو عکاسی در خیابان علاء الدوله (خیابان فردوسی) تاسیس کردند .

سو‌ر‌وگوین در تهران با لوئیس گرجینیان ، یک ایرانی ارمنی ، ازدواج کرد و آنها هم هفت فرزند داشتندچهار پسر (ساشا ، آندرا ، ایوان و میشا) و سه دختر ( الگای اول ، مری ، الگای دوم). 

همچنان که تجارت آنها پیشرفت می کرد ، مهارت آنتوان در عکس های پیکره و صورت ، مشتریانی از طبقه ممتاز جامعه را جذب خود کرد و در نتیجه او به عنوان یکی از عکاسان رسمی دربار ناصرالدین شاه پذیرفته شد . سو‌ر‌وگوین برای اینکه خود را با پیشرفتهای جدید در زمینه عکاسی مطابق روز نگه دارد ، سفرهای سالیانه به وین و سایر شهرهای اروپایی ترتیب داد تا دوربین های جدید بخرد و صفحه های عدسی به شکل شیمیایی آماده تهیه کند .

دوره مشخص و برجسته در حرفه سو‌ر‌وگوین ، ماموریت مهمی از جانب تاریخ نویس هنری آلمانی ، فردریش سار (۱۸۶۵-۱۹۴۵) بود . سار با آنتوان و برادر او امانوئل قراردادی بست تا سفری طولانی از مناطق جنوبی و شمالی ایران ترتیب بدهند ، تا بتوانند از قبرهای سنگی ، لوح های یادبود و آثار تاریخی هخامنشیان (۳۳۱-۵۵۰ قبل از میلاد) و ساسانیان (۲۲۴-۶۵۱ بعد از میلاد) عکس برداری کنند . نا آرامی و آشوب در میان طوایف جنوبی ، سار را از بر عهده گرفتن این سفر خطرناک منصرف کرد و این مساله امتیاز و مزیتی برای آنتوان بود زیرا که او رابطه دوستانه ای با روسای قبایل مختلف داشت و بسیاری از آنها مشتریان او بودند . محتمل است که سار از تمام عکسهای سو‌ر‌وگوین در کتاب Iranische Felsreliefs ( برلین ، ۱۹۱۰) ، که با همکاری ارنست هرزفلد منتشر کرد ، استفاده کرده است . شاید به دلیل توافق در قرارداد ، در کتاب نام سو‌ر‌وگوین ذکر نشد ؛ این مساله او را عمیقا مایوس کرد که تلاش های عمده و مهم او در ماموریتی خطرناک و پیچیده موجب اعتبار عمومی او نشد .

اگرچه سو‌ر‌وگوین با گرفتن جوایز و مدالهای مختلف در نمایشگاه های عکاسی بین المللی ، مانند دریافت جایزه در نمایشگاه بروکسل در سال ۱۸۹۷ و در پاریس در سال ۱۹۰۰ ، شناخته شد . جایزه نشان شاهنشاهی ایران (شیر و خورشید) ، توسط ناصرالدین شاه برای خدمت او به خاندان شاهنشاهی به او اهدا شد ، همچنین لقب خان (شاهزاده) به او اعطا شد و به عنوان " خان آنتونی " در تهران معروف شد.

هنر سو‌ر‌وگوین زندگی او را اداره می کرد و همچنین او خواننده سیری ناپذیر تاریخ ، شعر و ادبیات ایرانی ، روسی ، فرانسوی و ارمنی بود . او دوست داشتنی ، مهربان و بزرگوار توصیف شده است که در جشنها و مهمانی ها با صدایی موزون به آسانی اشعاری از شاهنامه فردوسی (کتاب شهریاران) را از بر می خواند . دوستان او شامل درباریان ، روسای قبایل ، درویشان ، روشنفکران و سیاستمداران بودند . او همچنین به عنوان یک نقاش ، نقاشی سنتی ایران را مطالعه می کرد و سبک امپرسیونیسم فرانسه و کارهای رامبراند را تحسین می کرد و در عکسهای خود نور را ، به روشی که رامبراند در نقاشی های خود انجام می داد ضبط و کنترل می کرد.

کشمکش های سیاسی داخلی بین مشروطه خواهان و مستبدین و مرتجعین باعث آشوب و نآرامی در سال ۱۹۰۸ در تهران شد . در کنار استودیو عکاسی سو‌ر‌وگوین ، ظهیر الدوله ، فرمانداررشت زندگی می کرد که یک مشروطه خواه ثابت قدم بود . به خاطر وجود او تمام خیابان آنها توسط سربازان شاه غارت شد و خانه ظهیرالدوله بمباران شد . بمباران و غارت به مجموعه عکسهای سو‌ر‌وگوین به شدت صدمه زد . از بین بیش از هفت هزار صفحه عدسی (نگاتیو) تنها دو هزار عدد ، بعدا ترمیم و دوباره جمع آوری شد . در دوره سلطنت رضا شاه پهلوی ، خانواده دومین صدمه مالی را متحمل شدند . شاه در تلاش های خود برای مدرن کردن کشور ، دستور مصادره دو هزار نگاتیو(صفحه عدسی) باقی مانده از مجموعه عکسهای سو‌ر‌وگوین را داد که اعتقاد داشت ، نشان دهنده و نماینده ایران ( از مد افتاده و کهنه پرست) است . این موضوع پایانی برای این موسسه عکاسی برجسته و مهم به شمار می آمد .

سو‌ر‌وگوین در سال ۱۹۳۳ ، در سنی بیش از نود سالگی در اثر عفونت کلیه در گذشت . او در آرامگاه خانوادگی خود در تهران به خاک سپرده شد .


کتاب شناسی آنتوان خان

خود آنتوان سوریوگین از خود به غیر از تصاویر بی نظیر خود کتابی باقی نگذاشت، اما در طول زمان کتاب های خوب و نفیسی از تصاویر بکر وی از ایران توسط دیگر افراد باقی مانده است که بین آنها می توان به کتاب های زیر اشاره کرد: 



ایران از نگاه آنتوان سوریوگین 

نشر زمان، ویرایش دوم 2003

174 صفحه 

به زبان فارسی و انگلیسی 

خرید از سایت آمازون 


تصاویر بیشتر را می توانید در سایت های زیر مشاهد نمایید.

1. فرانیوز

2. فرارو


منابع: 

[1] تاسک، پیتر؛ "سیر تخول عکاسی"ترجمه: محمد ستاری، انتشارات سمت، 1391، ص 30-1 

[2] آروند، امیر؛ " آنتوان سوروگین: عکاس رواینگر عصر ناصری"، بخارا، ش 99، ص 60-63

[3] گالری آرتور ساکلر، سایت دوخت (بیشتر زندگی نامه آنتوان از این سایت گرفته شده است)

[4] ویکی پدیا

[5] آمازون 


برخی از تصاویر آنتوان